آریو برزنآریو برزن، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره

برای دردانه ام ...

فقط 2 روز دیگه...هوراااااااااااااااا

1391/3/29 13:58
نویسنده : مهرانا
388 بازدید
اشتراک گذاری

آریو جونم...عشق مامان...تمام امید و هستیه مامانی سلام عزییییییییییزم

قربونت برم من که اگه خدا بخواد 2 روز دیگه میای بغلم...مامانی باورم نمیشه 9 ماه بارداری رو به کمک خدا به آخرش رسوندم...عزیز دلم,گل پسرم نمی دونی چه ذوق و شوقی دارم واسه اینکه 5 شنبه میبینمت...همش تو این فکرم که جوجم چه شکلیه؟؟

دلم واسه همه ی روزای شیرینی که توبارداری پشت سر گذاشتم تنگ میشه واسه همه ی حس و حالای خاصی که وجود تو در درونم باعثش بود...

دلم

واسه اونروز که فهمیدم تو تو وجودم شکل گرفتی تنگ میشه,اونروز شیرین که هیچوقت فراموشش نمی کنم

 واسه اولین سونویی که انجام دادم و تو رو خیلی واضح دیدمت که اندازه ی یه نخود بودی و صدای قلبتو شنیدم

 واسه ذره ذره رشد کردنات و بزرگ شدنت که اون ماههای اول کمو بیش حسشون میکردم

 واسه خاطرات تمام ویارا و خوش اشتهایی ها و بیشتر بی اشتها یی های اول بارداریم 

واسه انجام تمام آزمایشات و سونو ها که برام پر از هیجانو استرس بودن

واسه اولین تکونی که تو دلم خوردی و واضح حست کردم و از اونروز وجودت رو کامل کامل باور کردم

واسه اونروز که جنسیتتو فهمیدم و وابستگیم به گل پسرم هزار برابر شد

واسه سکسکه هات که هنوزم باهاشون جفتمون درگیریم...چون میدونم خیلی کلافت میکنه

و بعدها واسه حس کردنه تک تک اعضای بدنت که دقیقا نمی دونستم کجای بدن نازته خودم میگفتم اینجا کجاته آریو قشنگم یعنی دستته؟ یا پات؟ یا ساعدت یا کمرت؟؟

واسه گوله شدنت تو دلم که برام خیلی دردناک میشد اما حسش خیلی شیرینه

واسه لگدای اساسیت که مامانو شوت میکردی اینور اونور...اونموقها فقط صدات میکردم آریو فوتبالیستم

واسه روزایی که مشغول خرید لوازم و سیسمونیت بودیم...واسه آماده کردن اتاقت...وااااای چه ذوقی میکردیم

قربونت برم که وجود تو تو درونم همش خاطرست و لحظه لحظشو یادمه...دلم واسه همه ی لحظه های این 9 ماه تنگ میشه... تو بهترین کادوی زندگیم هستی مامانی که از خدا گرفتمت ...یه فرشته ی آسمونی...مطمئنم که با اومدنت زندگیه منو بابایی رو بینهایت شیرینتر خواهی کرد...از خدا بابت داشتنه تو و گذروندن همه ی این روزها و حسای شیرینه مادرانه شکر گذارم...واسه داشتن تو و بابا فرهاد عزیز...دوست دارم پسملیه من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابا فرهاد
30 خرداد 91 10:59
آریوبرزن جان ...پسر گلم سلام کم کم داری داری به کانون گرم خانواده ای پا میگذاری که تجلی همه خوبیهاش تویی پسرم...برای دیدن و در آغوش کشیدنت لحظه شماری میکنم...! همیشه در پناه ایزد مهر باشی عزیزتر از جانم